هفتم مرداد ماه یادآور خاطرۀ فرار اوّلین رئیس جمهور اسلامی ایران به فرانسه با همکاری و همراهی رئیس گروهک تروریستی منافقین و خلبان مخصوص محمدرضا پهلوی است، فراری که برنامه ریزی آن با کشورهای غربی و اجرای آن با عوامل نفوذی منافقین و سلطنت طلبها در نیروی هوائی ارتش صورت گرفت.
حوادثي كه در دهۀ اوّل عمر نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران رخ داد چنان سخت و سهمگين بود كه هر يك به تنهايي براي فروپاشي نظامي ريشهدار و ديرپا كفايت ميكرد. آگاهي از اين حوادث و بررسي شیوۀ دفع آنها، علاوه بر اينكه وجود ارادهاي غيبي را در حفظ اين نظام نشان ميدهد، تجاربي گرانبها براي ملّت ايران و دوستداران انقلاب اسلامي است تا با شناخت خطراتي كه اين نهضت الهي را تهديد ميكند در حفظ آن بكوشند و به تحويل اين امانت الهي به صاحب اصلياش موفق گردند.
از ميان حوادث سالهاي اوّل انقلاب قطعا مسألۀ انتخاب بنيصدر بهعنوان اولين رئيسجمهور و دومين شخصيت نظام، كه بعدا رياست شوراي انقلاب و فرماندهي كل قوا نيز بهوي تفويض شد، به دليل خيانتهاي وي به كشور و سپس فرار و پناهندگي وي به غرب، يكي از تلخترين و در عين حال عبرتآموزترين حوادث آن سالها به حساب ميآيد. بنيصدر كه قبل از پيروزي انقلاب در فرانسه ميزيست و به هنگام حضور امام در پاريس در زمرهي مشاوران ايشان در آمده بود، بنا بر اسناد لانه جاسوسی امریکا، چند ماه قبل از بازگشت به ایران در تور مزدوری امریکا گرفتار شد لذا پس از ورود به ايران همراه حضرت امام رحمتا… عليه و چيدن مقدماتي، با شگردهاي ويژه به صحنه اولين انتخابات رياستجمهوري وارد شد و با رياكاري و نفاق توانست نظر بسياري از خواص و اقشار گوناگون مردم را بهخود جلب كرده، با كسب آراي ۷۵ درصد رايدهندگان رئيسجمهور شود.
او كه به آراي ۱۱ ميليوني مردم بسيار مينازيد و به علت ضعف شخصيت و اخلاق، تسليم وسوسه قدرت بود، با گرفتار شدن در دام اغواي گروهكهاي ضدانقلاب و احساس بی نیازی از پشتیبانی رهبری و مردم، در چهرهي رهبر مخالفان جمهوري اسلامي ظاهر گرديد، فرصتهاي ارزشمندي را تباه كرد و لطمات جبرانناپذيري به نظام اسلامي وارد ساخت. بنيصدر از فرصت بدست آمده براي خدمت به ملت ايران نخواست استفاده كند و با بياعتنائي به نصايح دلسوزانه حضرت امام رحمتا… عليه، نهاد رياستجمهوري را به بيراهه كشاند و با خيانتهاي مكرّر سند خلع خود را از خدمتگزاري به ملّت ايران امضا كرد و سرنوشت شوم فرار از ميهن اسلامي و پناهندگي به دامان غرب را براي خود رقم زد. اين حادثه اگر چه براي ملّت و نظام حمهوری اسلامی ايران بسيار تلخ بود، اما آشکار شدن چهرۀ غیرانقلابی و غرب گرای صاحبان تفکر لیبرالی که جز به بازگشت سلطۀ امریکا نمی اندیشیدند، دستاوردی بزرگ برای انقلاب اسلامی بود که طرد این تفکر را توسط مردم و استحکام و دوام نظام جمهوری اسلامی ایران را به دنبال داشته است.
موسوی زاده